رانيارانيا، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه سن داره

رانيا عروسك من

رانيا يعني جي؟

رانيا مامان برات بكم راجب اسمت عزيزم تا 3 ماهكي باباي صدات مي كرد محمد حسين اخه ما خيال مي كرديم تو بسر ي اخه همش مامان شوكولات و جيزهاي شيرين مي خورد دو تا مادر بزركهات هم عقيده داشتن بسري ولي بعد از التسان ما فهميديم تو فرشته نازي  ماماني دوست داشت اسمت بكذاره نام يه كل مثلا ماماني ياسمين دوست داشت اخه اسم يكي از شاهزادهاي عرب است ولي باز هم به دنبال اسم بهتري بوديم بابايي اسم خديجه زينب دوست داشت ولي من مخالف صد درصد بودم فرشته من بايد اسمي رو داشته باشه كه تك باشه تا اينكه يه صبح باباي كفت  رانيا كفتم يعني جه؟ كفتش اسم ملكه اردن بعدش من رفتم توي اينترنت ديدمش يه زن زيبا با شخصيت معني اسمت هم ملكه است اين ...
6 شهريور 1390

مي خواد حرف بزنه

امروز عروسك من شروع كرده به بلند بلند حرف زدن قان و قون مي كنه فوق العاده است باباي رانيا هم مثل ماماني خوشحاله  ديكه خوابش كم شده بيشتر شبها مي خوابه روزها همش بازي مي كنه ديكه ياد كرفته راكرش خودش تاب بده ...
4 شهريور 1390

رانيا خوابه

امروز جمعه است بابايي رفته سركار اخه سرش خيلي شلوغه هنوز كه بر نكشته رانيا هم توي راكرش خوابيده وكرنه به ماماني وقت نمي داد بياد اينجا همه جيز امن وامان هس . يه ساعت قبل مامان بزركي رانيا رو توي اينترنت ديد كلي بهاش بازي كرد خاله هاش هي بوس براش مي دادن . ديكه رمضان به زودي تموم مي شه  3شنبه عيد مي شه بابايي كلي وقت داره با رانيا بازي كنه از 3شنبه تا 1شنبه  ه ووورااااا   ...
4 شهريور 1390

بيراهن جييد من

ماا ني اون شب اين بيراهن دوخت از من مثل مدلها هي عسك كرفت البته من شاد بودم اخه رنكش خودم اي تخاب كردم اما راستي مامانم با اين عسكها جه كرده هر جي كل و بلبل اشته بهش اواضه كرده     ...
4 شهريور 1390