نوروز باستانی 1392 مبارک
لحظه تحویل سال ساعت 2 و نیم عصر بودش که رانیا خواب بود وقتی بیدار شد
این عکسها رو گرفتم
بابا رانیا هم سر کار بودش همون موقع تحویل سال تلفنی سال نو رو تبریک گفتیم
اینجا همچین به سفره زل زده
تا دو روز این سفره روی میز بودش و رانیا فقط با ماهی ها بازی می کرد
یه روز قبل سال تحویل دو تا ماهی خریدیم زود مردن
این سری ماهی ها هم سه روز موندن برخلاف هر سال
همیشه ماهی های سفره هفت سین من 10 ماه زنده ان
این دفعه که رانیا هی ماهی ها رو صدا می کرد بیچاره ها مرده بودن
دلم واسه رانیا سوخت تا چند روز از ماهی ها ازم می پرسید
پارسال سر سال تحویل سه تا ارزو کردم خدا رو شکر به هر سه تا شون رسیدیم
یکی اش پیدا شدن یه کلیه خوب بود و یه جراحی موفقیت امیز که خدا رو شکر شد
امسالم سه تا ارزوی خوب به همراه شفای بیماران به خصوص پرهام پسر سحرناز الهی امین
اینم رانیا وقتی می خواستم سفره رو جمعش کنم