رانيارانيا، تا این لحظه: 13 سال و 21 روز سن داره

رانيا عروسك من

این روزها

1391/4/17 21:24
نویسنده : ماماني
402 بازدید
اشتراک گذاری

رانیا دخترم 

این روزها به راحتی از پله ها بالا می ری 

این روزها دستهای منو می گیری و راه می ری 

این روزها توی پارک تند  تند راه می ری که کسی نخواد به گرد پات برسه 

این روزها عاشق اب تنی شده در حالیکه قبلا از حمام می ترسیدی  حالا همه اش می خوای توی وان حمومت بشینی  بازی کنی 

خودت با دستهات غذا می خوری 

تلاشت می کنی که قاشق توی دهانت کنی بهاش غذا بخوری 

بعضی کلمات می گی  

عاشق ماشین سواری هستی 

سرسره بازی و تاب بازی رو دوست داری 

بابارو خیلی دوست داری و هر وقت ببینی اش می پری می ری توی بغلش 

تلفن رو بر می داری و الو الو می کنی 

موهای بلند رو می کشی هنوز هم عادت گاز گرفتنت ترک نکردی 4 تا ذندون پایین و 4 تا بالا داری 

به زودی 15 ماهه شدنت رو جشن می گیریم 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

فرناز مامان ایلیا
18 تیر 91 2:15
آخی ...مگه رانیا از حموم میترسید؟؟؟نازی... وای این بچه ها چه زود بزرگ میشن... ماشالله بوووس
سرور مامان فراز
18 تیر 91 11:34
شبنم جونم با نوشته هات دلم براي رانيا تنگ شد . دوستتون دارم
صوفی مامان رادمهر
18 تیر 91 11:45
خوشگل شیرینم چقدر شیطونک شدی... عاشقتممممممممممم...بووووس
سمانه مامان کیمیا
18 تیر 91 13:43
kimia1118
sarbaz kocholoo
18 تیر 91 21:08
وااااااااااااااای سلام رانیا کوچولووووووووووووووو
نازییییییییییییییییییییییییییییییی

ای خدا شکرت

مرسی مامانی که اینارو می ذاری

وااااااااااااااایییی ذوقمرگ شدم خداجونم

مامانی لطفا برام بنویس حال باباییه رانیا چطوره


مرسییییییییییییییییییییییییییییییی
باییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی



مرسی که وبلاگ دخترم سر زدی
حال بابای رانیابهتر خدا رو شکر دعا می کنیم که زودتر پیوند بشه و بهتر شه
عریرم ما ایران زندگی نمی کنیم
sarbaz kocholoo
18 تیر 91 21:11
راستی مامانیه رانیا جون یادم رفت بپرسم اینو که مگه شما کجا هستین؟؟؟ ایران نیستین؟؟ چرا میگی به امید اینکه رانیا جون فارسی بفهمه و اینارو بخونه؟؟؟؟ لطفا جواب بدین یا همینجا یا تو لاگ خودم مر30000000000000000000
مامی گل
20 تیر 91 15:57
ای قربون این خانوم خانوما برم من که این همه کارهای جدید یاد گرفته قربون از پله بالا رفتنت
هدی مامان مبین
21 تیر 91 17:58
رانیای عزیزم چقدر زود بزرگ شدی...ماشاالله... خیلی شیرین...مبارک راه رفتنت
خاطره مامان بردیا
23 تیر 91 10:28
فداش شم. دلم براش تنگ شده. ازش عکسم بزار لطفا


hatman
سپید مامان علی
30 تیر 91 16:27
ماشاءالله به رانیا خانم گل که این همه کار بلده...هزار ماشاءالله داره