واکسن 18 ماهگی رانیا
واکسن 18 ماهگی رانیا
ساعت 11 صبح دیروز حسابی حمومت کردم بعد ناهار خوردی و رفتیم دکتر
من و تو و بابا و عمه ات خلاصه یه لشکر شدیم که نترسیم ههههه
توی مطب دکتر کلی اسباب بازی بود از تاب و سرسره و الاق سواری خلاصه کلی تو اونجا شیطونی کردی
اول وزنت کردن البته تمام مطب گذاشتی روی سرت
وزنت 11 کیلو و قدت 79 نسبت به ماه قبل یه کیلو اضافه کردی
البته دکتر کلی به من غر زد که تو خیلی لاغری و برنامه غذایی ات ایراد داره البته اون که نمی دونه چه بلایی سرم می اری تا غذا می خوری
یه سوزن به باسنت زد ولی قطره فلج اطفالش تموم شده بود که مجبور شدیم دوباره غروب برگردیم
برخلاف تصوری که داشتم خیلی اذیت نکردی البته هر 5 ساعت یه بار بهت شربت دادم
حتی وقتی اومدیم خونه گریه نمی کردی فقط خواب الود بودی و دوساعتی خوابیدی
عصری کمی پاهات درد می کرد و یه کمی بی حوصله بودی که عموت بغلت کرد کمی توی حیاط
گشتی و سرحال شدی
امروز هم اذیت نکردی فقط یه کمی نق می زدی غذات هم خوب خوردی خدا رو شکر واکسنت تموم شد تا 6 ماه دیگه که یه واکسن دوم هپاتیتت می زنم
رانیا قبل از رفتن به دکتر