سفرنامه تابستان ۹۲(۴)
پنجم شهریور ما به سمت امام رضا تهران رو ترک
کردیم رفتن با قطار پردیس بودش که قطار خوبی بود وما ۷ صبح سوار قطار شدیم و حدود ساعت ۴ عصربه مشهد رسیدیم سفر راحتی بود و تمام مدت رانیا در حال بازی با مامی یا خاله هاش بود
هتل تا حرم امام رضا ۸ دقیقه بیشتر نبود و اون ۴ روزی که ما در مشهد بودیم هوای نسبتا گرم و شبهای خنک داشت
سه شنبه غروب به سمت حرم رفتیم ولی خیلی شلوغ بود و ما فقط توانستیم توی صحن رضوی بشینیم
ولی صبح روز ۴ شنبه اولش وارد حرم شدیم ولی مثل همیشه دسترسی به زریح امکان نداشت و ما از دور به اقا سلام درود فرستادیم و نذری که سال قبل برای سلامتی بابای رانیا کرده بودم رابا قربانی یه گوسفند نذر ادا کرده و از اقا برای سلامتی بیشتر خانواده دعا کردیم
رانیا به همراه خاله ها در قطار
رانیا در صحن امام رضا
رانیا شب اخر تا صبح تب کرده بود وقتی به تهران برگشتیم حالش خوب بود
برگشتن مون با غزال بودش که خیلی راحت و خنک بودش به همرا پذیرای خوب
مرسی از قطار رجا کشور