رانيارانيا، تا این لحظه: 13 سال و 29 روز سن داره

رانيا عروسك من

رانيا و اولين جشنواره

1390/7/24 11:02
نویسنده : ماماني
460 بازدید
اشتراک گذاری

رانيا و اولين جشنواره بازيهاي كشورهاي عربي

غروبي من و تو و بابايي رفتيم به اين جشنواره

خيلي شلوغ بود از همه جا صداي اواز و ترانه هاي عربي و خارجي شنيده مي شد

تو از ديدن اين همه ادم تعجب كرده بودي و تمام مدت توي اغوشي بابايي

به ادمها زل زده بودي

وقتي بابايي داشت با اون اقا دراز كه 3 متري بود دست مي داد تو بهش زل زده بودي

جان مادر اون اقا توي باهاش نردبون كذاشته نترس

ماماني به ياد بجكي ها بستني خواست و تو تمام مدت اب دهانت راه افتاده بود

ماماني اين هنوز برات زود

بعد يه ساعت توي اون شلوغي خوابت برد صداي من به بابات نمي رسيد ولي تو تخت

خوابيده  بودي

بعدش توي يه سكو يه جوان امريكايي با اون موهاي كم طلايي اش سوار يك جرخه شد

مدام از يك سكوي بلند بالا مي رفت اينقدر جمعيت زياد بود كه واضح ديده نمي شد

واي كه عطر كباب همه جا رو بر كرده بود تو يكهو بيدار شدي ديدي بابايي

داره شاورما مي خوره دستت دراز كردي

اخي ملوسك خيلي زود

بابايي كلي خنديد

خيلي دختر خوبي بودي حتي يه ذره هم نق نزدي

وقتي رسيديم خونه اينقدر كرسنه بودي كه .........

رانيا و عروسك جشنواره

 مرد دراز جشنواره

عروسك زشت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

هدی مامان مبین
25 مهر 90 13:05
رانیا جیگر خوش گذشت عزیز... خوب خوابیدی تو اون شلوغی