رانيارانيا، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه سن داره

رانيا عروسك من

اولین حرف رانیا

1391/1/10 7:05
نویسنده : ماماني
413 بازدید
اشتراک گذاری

یه چند روزی می شه که منو ماما صدا می کنی 

وقتی به من می گی ماما انگار همه دنیا مال من می شه 

یه بار گفتی بابا ولی دیگه تکرارش نکردی 

اما وقتی موبایلت بهت می دم می گم به بابایه زنگ بزن می خندی و بابا رو با دست نشونم می دی 

ای جانم 

خدا را شکر ابله مرغونت بهتر شده خیلی خفیف بودش خدا رو شکر 

امروز بابایی با عموت رفتند یه شهر دور که شاید اونجا راهی برای معالجه بابا پیدا بشه 

خدا به همراهشون 

امیدوارم با خبرهای خوش برگردند


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

sara
10 فروردین 91 13:39
عزیزم ..ماما .....انشالا با خبرهای خوب بر میگردن
خاطره مامان بردیا
12 فروردین 91 22:40
وای که چه حالی می ده شنیدن کلمه ماما از زبون این فسقلی ها خدا رو شکر که آبله مرغونش بهتر شده
صوفی مامان رادمهر
14 فروردین 91 11:02
جیگرتو برم که ماما می گی خانم خوشگله...انشااله بابا جون خوب می شه و صحیح و سالم بر می گرده پیش رانیا گلی و مامانش
خاطره مامان بردیا
14 فروردین 91 14:43
خصوصی رو نگاه کن
مامی علی
14 فروردین 91 17:46
چه حسه خوبیه می دونم با اینکه هنوز تجربه ش نکردم. زبون قلمت خیلی شیرینه . بهترینها رو برات توی سال جدید آرزو می کنم در کنار فرشته قشنگت
نسترن
14 فروردین 91 19:58
عزیزم خوبی ؟ الهب بگردمش که کم کم داره حرف میزنه راستی حال همسرت بهتره ؟جوجو طلات چطوره خودت چیکارا میکنی عید خوش گذشت؟\

خوبیم او هم بد نیست قربونت
صوفی مامان رادمهر
19 فروردین 91 12:47
دلم براتون تنگیده بود اومدم یه سلامی بکنم.... دوستت دارم شبنمی... رانیا خوب خوب شد؟ دلم خیلییییییی براش تنگیده
نسترن
19 فروردین 91 13:33
مامانی خوشگل کجایی نیستی اومدی یک خبری از خودت بده راستی حال همسرت چطوره
سپید مامان علی
21 فروردین 91 16:50
قربونت برم که مامانتو صدا میکنی.........خیلی خوشحالم که سر آبله مرغونت اذیت نشدی.....انشاءالله بابا با خبرهای خوب برمیگرده